top of page

"آنشی گائو و سوره "پراجناپارامیتا

"توسط  "دوتتسو ذنجی

"پراجنا پارامیتا" به معنای "کمال حکمت" یا "حکمت کامل" است ( "پراجنا" به معنی حکمت و "پارامیتا" به معنی کمال است).

"پراجنا پارامیتا"  به طور گسترده ای در ماهایانا بودیسم استفاده می شود. حکمتی که برای رسیدن به "بوداییت"  لازم است. حکمت نمی تواند بصورت شفاهی توسط کسی یا قدرتی ماوراء طبیعی درک شود. حکمت نیازمند ممارست زیاد و فهم عمیق است. "پراجنا پارامیتا"  به عنوان دانش "تهییت" (Shunyata)  تعریف شده است. "پراجنا پارامیتا"  ششمین مرحله از کمال "پارامیتا" است که لازم است در مسیر "بودهیساتوا" تمرین شود. این شش "پارامیتا" عبارتند از: دانا (خیریه)، سیلا (اخلاق)، کاشانتی (صبر) ، ویریا (انرژی یا توان (، دایانا (مدیتیشن) و پراجنا (حکمت).   براساس هان تانگ Xuanzang ،  شش "پارامیتا"  بویژه  "دایانا" و "پارامیتا" توسط "آنشی گائو" گسترش داده شدند. بطور خلاصه برای آنهایی که در مسیر  "بودهیساتوا" هستند،  "پراجنا پارامیتا"  ضروری  است.

"پراجنا پارامیتا"  راهی برای دیدن جوهره واقعیت است. ”Prajñäpraramitā” یک مفهوم مرکزی در ماهایانا است و به طور کلی با دکترین "تهییت"  (Shunyata) یا "عدم سواباوا"  (ذات) همراه است. این کار بعدا توسط "ناگارجونا" نشان داده شد. تمرین و درک "پراجنا پارامیتا"  از عناصر ضروری مسیر "بودهیساتوا"  است. این ویژگی اساسی ماهایانا در درک حکمت است  که ششمین و آخرین مرحله آن نیز می باشد.

"پراجنا پارامیتا"  یک خطبه طولانی متشکل از چند سوترا است که توسط بودا در چهار مکان و در شانزده مجمع ارائه شده است. این خطبه شامل 600 خوان (چوان یا خوان)  و در یکصد و بیست جلد است که بعضی از آنها توسط هان تانگ (Xuanzang  قرن ششم بعد از میلاد ) ترجمه شده است.

مفاهیمی مانند  "بودهیساتوا" ، طبیعت بودایی،  نه- ذهن، "تهییت" (Shunyata) و "نا دوگانگی"  همه از دل مدرسه "ماهایانا" بیرون آمده اند.

براساس این سوترا، "فرم" (شکل یا ریخت)  از "تهییت" متفاوت نیست، "تهییت" نیز از "فرم" متفاوت نیست. "فرم" همان "تهییت" و "تهییت" همان "فرم"  است. بنابراین در   Shunyata ، هیچ "فرمی" ، هیچ احساسی، هیچ درکی، هیچ تحریکی، هیچ ذهنی، هیچ آگاهی ای، وجود ندارد، نه چشمی هست نه گوشی ...

بنابراین، با توجه به گواهی کانگ سنگهویی  Kang Senghui  و تدریس "پراجنا پارامیتا"  توسط  "آنشی گائو" ، این فرضیه  که "آنشی گائو" تنها  متعلق به مدرسه "تراوادا" است کاملا مردود است.

"آنشی گائو" هرگز ادعا نکرد که او به  ماهایانا یا هینایانا تعلق دارد. او هر دو مدرسه ماهایانا و هینایانا را عمیقا و بدون تعلق به مدرسه ای خاص مطالعه می کرد. بعدها آن دسته از اندیشمندان معاصر و کسانی که او را می شناختند به خوبی آموزه های درست او را از تعالیم بودا درک کردند. دانش آموزان او، همکارانش (تیم ترجمه) و کسانی که او را می شناختند و با او و دیگر دانش پژوهان همکاری داشتند، موافق بودند که اگرچه "آنشی گائو" برخی از متون و سوتراهای هینایانا را ترجمه کرد اما او عملا متعلق به ماهایانا بود.

توجه:

"Shunyata"  معنای عمیقی در مدرسه  ماهایانا  دارد. این مفهوم با عناوینی مانند تهییت، خالی، تاخیر، نسبیت و غیره ترجمه شده است. همه پدیده ها مانند حباب ها در اقیانوس هستند. آنها هیچ هستی متمایزی ندارند. در بودیسم تراوادا، مفهوم Sunyata  اغلب به   "نه -خود" (Pāli: anattā, Sanskrit: anātman)  ، " تجربیات پنجگانه در بودیسم" و "حوزه حواس ششگانه در بودیسم" اشاره می کند. همچنین اغلب برای اشاره به یک حالت یا تجربه مراقبه ای استفاده می شود.

منابع:

 1) هان تانگ (Xuanzang) راهب بودایی، زائر، مسافر، محقق و پل ارتباطی میان چین و هند بود که به مدت 17 سال با پای پیاده به هند سفر می کرد. او در لویانگ زندگی می کرد، جایی که "آنشی گائو" در آنجا زندگی می کرد و برای بیست سال به ترجمه متون بودایی می پرداخت.         هان تانگ (Xuanzang)  با ترجمه "آنشی گائو" آشنا شد، به ویژه بخش هایی که مربوط به سوترای الماس بود که از  تاثیر گذار ترین سوتراهای ماهایانا است. بنابراین با توجه به هان تانگ  (Xuanzang) بنظر می رسد که بسیاری از سوتراهای "پراجنا پارامیتا" باید برای نخستین بار توسط "آنشی گائو" در 148 قبل از میلاد ترجمه شده باشد.

2) کانگ سنگهویی؛ راهب ویتنامی با نام "آن تونگ". مقلد جدی "آنشی گائو"  که آموزش ها و مخصوصا تکنیک "ذهن آگاهی" (Mindfulness) مربوط به او براساس یکی از ترجمه های معروف "آنشی گائو" به نام "Anapanusmrti" است. پروفسور "اریک زورچر"  (1959) می گوید: " کانگ سنگهویی" به درستی نشان می دهد که چگونه  "آنشی گائو" به تدریج شش "پارامیتا" ی واقعی را که از طریق آن می توان به پارامیتای غایی رسید، پرورش داد.

3) پروفسور "Ui Hakuju"  بیان می کند که عناصر ماهایانا در آثار "آنشی گائو" وجود دارد (نگاه کنید به کتاب "خانواده ایرانی در چین" ، "آنتونیو فورته").

 

 4) Aramaki Noritoshi { نویسنده، دکترای ادبیات (بودیسم): "به سوی یک فرضیه جدید کار بر روی منشا ماهایانا بودیسم. بودیسم شرقی (2013) } می گوید که "آنشی گائو"  با توجه به "سنت چرخ بزرگ بودایی"   "بودهیساتوا"  شد.  "آنشی گائو" ،  تئوری "نه - نفس" را که قلب ماهایانا بودیسم از "Sunyata" است بر اساس "سه نشانه هستی"  ترجمه و توضیح داد. به همین دلیل او را "کایشی"  یا "بیدارکننده" می نامیدند. "آنشی گائو" به نام "بودهیساتوا" نیز خوانده می شد.

bottom of page