top of page

اصول بنیادین

"توسط  "دوتتسو ذنجی

( برگرفته از کتاب "ذن موندو" )

اصول بنیادین بودیسم چیست؟

اصول بنیادین بودیسم، چنین است:

1-‌ سه نشانه‌ی هستی

2-‌ چهار حقیقتِ شریف

3-‌ هشت راهِ باشکوه

4-‌ تمرکز حواس و مراقبه

5-‌ کارما

6-‌ تولد دوباره

سه نشانه‌ی هستی کدام است؟

1-‌ آناتتا: یعنی "غیر شخصی"، "غیر خودی"، "نه خود"، "نه روح"، "نه من" و غیره. آناتتا در معنای تخصصی خود، یعنی عدم وجود یک ذات ابدیِ غیر قابل تغییر. بر اساس این نگره، اشیا ذات ندارند و فاقد جوهر ثابت هستند. به بیان دیگر، "خودی" در خود ندارند و در هیچ‌ چیز دیده نمی‌شوند؛ نه در درد، نه در بدن، نه در ذهن و نه حتا در دانستگی. از این منظر، "نفس من" و "مال من"، چیزی جز وهم نیست و ما نمی‌توانیم به آن‌ وابسته باشیم. 

2-‌ آنی‌چچا (ناپایداری): به این معناست که اجزای شکل دهنده و ساختار ترکیبی چیزها، همگی زودگذرند. آن‌ها در یک چشم بر هم زدن، ایجاد می‌شوند، تغییر می‌کنند و از بین می‌روند. هیچ‌ چیز را نمی‌توان "هست" نامید. آن‌چه هست، آن‌چنان سریع ظاهر و ناپدید می‌شود که چشم‌های ما قادر به دیدن آن‌ نیست. هیچ "ذهن-ماده" ای، به‌شکل پابرجا و همیشگی، وجود ندارد. گرچه سرعتِ ظهور و محو چیزها در ذهن، بیشتر از ماده است، هر دو آن‌ها از قانون واحدی به‌نام "تغییرات" پیروی می‌کنند. از این‌رو، وجود روح یا ذات ابدی، نگرشی‌ست دروغین که به لحاظ اخلاقی نیز زیان‌بخش است؛ چرا که توهم مخربِ "من"، "مال من" و "برای من" را ایجاد می‌کند. این به نوبه‌ی خود، عطش‌های خودخواهانه، خطاهای نگرشی و خوش‌خیالی را در پی می آورد. درک مفهوم "ناپایداری"، از طریق تمرین واقعی مراقبه، ‌شدنی‌ست.

3- دوککا: به‌معنای رنج، اندوه، محنت، غم، غصه، درد، نارضایتی و پریشانی خیال است. دوککا نخستین نشانه‌ی حقیقت، از چهار حقیقت شریف و دومین نشانه‌ی هستی­ست. همه‌چیز در معرضِ رنج است. هیچ نوع خشنودی و خرسندی در این جهان وجود ندارد. هیچ رضایت یا شادی حقیقی و آسایش واقعی و پایداری وجود ندارد. وابستگی به این جهان، دانایی نیست. دانایی آن است که از برکت واقعی این جهان، بدون وابستگی به آن، بهره برد.

چهار حقیقتِ شریف کدامند؟

1- زندگی، رنج است؛ رنج، بزرگ‌ترین بیماریِ جهان است. تولد، پیری، بیماری، مرگ، جدایی از خانواده و کسانی که به آن‌ها عشق می‌ورزیم، دست نیافتن به آن‌چه خواهان آن هستیم، مواجه شدن با وقایع غیر قابل تحمل و غیره، همگی رنج هستند.

2- علت رنج، "عطش" است که در جهل و ناآگاهی ریشه دارد؛ اشتیاق ِ شدید برای طول عمر بیشتر و ترس از مرگ یا نابودی.

3- رهایی از رنج؛ پیروی از اصل "بودا-دامما"، کاهش عطش و اشتیاق، رها کردن آن‌ها و پی بردن به چیزهای کاذب که به‌ظاهر، حقیقی جلوه می‌کنند.

4- راه رهایی؛ ریشه کن کردنِ رنج که در هشت راهِ با شکوه، توضیح داده شده‌است.

هشت راه با شکوه کدام است؟

1- فهم درست؛ فهمیدن و پی بردن به چهار حقیقت شریف ( دیدن و فهمیدنِ چیزها همان‌گونه که هستند ).

2- فکرِ درست؛ نوع‌دوستی، وانهادنِ خودخواهی، نفی خشونت، ابراز عشق و شفقتِ عمیق به همه‌ی موجودات

3- سخنِ درست؛ خودداری از دروغ، افترا و سخن ِ بیهوده

4- عملِ درست؛ خودداری از کشتن یا آزارِ موجودات زنده، پرهیز از دزدی و آمیزش جنسی خلاف شئون اخلاقی

5- امرار معاشِ درست؛ گذران زندگی از راهِ شرافتمندانه‌ای که موجب اذیت و آزار موجودات دیگر نشود. خودداری از خرید و فروش موجودات زنده ( مانند قصابی، شکار حیوانات، تجارت برده، فحشا )، دوری از معامله‌ی سلاح و فروش مواد مخدر ( مانند الکل و سموم )

6- کوششِ درست؛ اجتناب از کارهای بد، خودداری از آن‌چه مایه‌ی فساد و آلودگی در جامعه و محیط است ( مانند تحریک به آشوب ).

7- آگاهی درست؛ آگاهی پیوسته در مورد تمام پدیده‌ها، اعم از درونی و بیرونی

8- تمرکزِ درست؛ تعمق و مراقبه با توصیه‌ی معلم و توجه کامل به "ذهن-بدن".

bottom of page